بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و ال محمد
سلیمی زندگینامه «طاهر کردستان» را نوشت
علیالله سلیمی نگارش کتاب «طاهر کردستان» را به اتمام رسانده است. این اثر زندگینامه سردار شهید «حسن طاهرنژاد» را دربر دارد و توسط نشر فاتحان به چاپ میرسد
سلیمی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اظهار کرد: زندگینامه شهید حسن طاهرنژاد در قالب داستان بلندی در 13 فصل نوشته شده است.
وی افزود: طاهرنژاد در سالهای 1356 و 1357 به خاطر مبارزه علیه رژیم پهلوی توسط ساواک به زندان افتاد.
سلیمی با اشاره به این که بیش از 10 ساعت با خانواده، دوستان و همرزمان شهید مصاحبه کرده، گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حسن طاهرنژاد واحدهای اطلاعات، عملیات سپاه پاسداران شهرری و ورامین را تشکیل داد.
وی ادامه داد: روایت فعالیتها و اقداماتی که این شهید در کردستان و در کنار سردار شهید محمد بروجردی انجام داده از مهمترین بخشهای کتاب «طاهر کردستان» است. این کتاب از سوی نشر فاتحان منتشر و روانه بازار کتاب خواهد شد.
حسن طاهرنژاد سال 1338 در شهرری به دنیا آمد. آخرین سمت وی، مسوولیت واحد اطلاعات، عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا بود و سال 1363 در عملیات لیلةالقدر در منطقه مرزی سرو در استان آذربایجان غربی به شهادت رسید
منبع خبر http://www.ibna.ir/vdcezn8zxjh8wni.b9bj.html
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و ال محمد
یزد در نیم نگاه :
در یک نیم روز قسمتی از شهر کویری یزد را گشتیم
میدان امیر چخماق(چقماق) ، مسجد جامع ، کتابخانه وزیری و قبرستان خلدبرین
امّا مکانهای بسیاری ماند که نتوانستیم به آنها سربزنیم مانند ، امامزاده جعفر (ع) ، زندان اسکندر ، آتشکده زرتشتیان و ....
مسجد جامع یزد
میدان امیر چخماق(چقماق) یزد و نخل قدیمی آن
کتابخانه معروف وزیری یزد و بعضی دست خط های علمای معروف در آن
مزار حجت الاسلام وزیری
ورودی کتابخانه وزیری
نمای داخل حیاط کتابخانه
موزه کتابخانه
نمونه خط حضرت امام خمینی (ره) موجود در کتابخانه
نمونه خط مرحوم آیت الله العظمی خوئی
دست خط آیت الله سید علی حسینی خامنه ای(دامة برکاتة)
قبرستان خلد برین یزد و گلزار شهدای آن
به شهر تاریخی یزد سفر کنید و از دیدنی های آن نیز لذت ببرید .
موفق باشید
رضا طاهرنژاد جوزم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و ال محمد
برنامه های کودک سیما و حرکات موزون !
دهه شصتیها یادشون هست ، وقتی برنامه کودک و نوجوان سیما (فرق نمیکرد شبکه یک یا دو) شروع میشد ، همه حتی بعضی وقتها بزرگترها جلوی تلوزیون مینشستند . مجری برنامه اگر از نمای دور نشانش میدادند پشت یک میز نشسته بود و اگر از نمای نزدیک نشانش میدادند تقریبا تمام تصویر تلوزیون رو پر میکرد بعد ازذکر نام خدا و احوال پرسی با لبهای خندانش ، همانطور که نشسته بود شروع میکرد به گفتن نکات اخلاقی و آن مطالب و نکاتی که کودکان باید یادبگیرند ، بچه ها هم خوب گوش میکردند ، لابلای این آموزش زبانی ، چند کارتون(انیمیشن) و یا برنامه عروسکی هم پخش میکردند درپایان هم نقاشی های ارسالی کودکان نمایش داده میشد وبرنامه با خدا حافظی مجری پایان می پذیرفت و بچه ها هم میرفتند دنبال کارهای خودشون ، یا بازی یا انجام تکالیف درحالی که چند نکته اخلاقی هم یاد گرفته بودند .
امّا کم کم ماهوارها آمدند ، با آمدن شبکه های ماهواره ای برنامه های کودک سیما مانند خیلی از برنامه های دیگر تلوزیون مثل انواع مسابقات علمی و تفریحی اصالت خودشان را از دست دادند و به جای اینکه ضمن حفظ ارزشها به این برنامه ها توجه بیشتر و کارشناسانه تری بشود ، شروع به کپی برداری از برنامه های کودکی شد که از ماهواره ها پخش میگردید ! .
دیگر توجه به این نکته نشد که فرهنگ اون کشورها با فرهنگ ایرانی اسلامی ما همخوانی ندارد ، برای آنها انجام دادن و یا ندادن خیلی اعمال و رفتار و گفتار مهم نیست ولی برای ما " مهم هست"
کم کم آقا یا خانم مجری که در پشت میز داخل استدیو می نشست و نکات اخلاقی پسندیده را با لبخدهای زیبای خود به کودکان که (آماده فراگیری هستند) انتقال می داد از پشت آن میز بلند شد و آن میز را بدور انداخت ، دکور برنامه ، کم کم بطور کامل عوض شد و لباس آن مجریان نیز عوض شد . عموها یکی یکی آمدند و سلام کردند نه آنگونه که قبلا آقای مجری سلام میکرد بلکه این سلام با حرکات موزون همراه بود و بچه ها دیگر در خانه کنار والدین نبودند و نکات اخلاقی نمی آموختند
بلکه همراه والدین کنار عموها " جیغ و دست و هورا " فرا میگرفتند و.... ، وخاله ها هم آمدند امّا چون آنها نمیتوانستند در پشت تصویر تلوزیون مانند عموها بخوانند و حرکات موزون انجام بدهند همراه با عروسکهاآمدند تا آن عروسکها بخوانند و آن حرکات را انجام بدهند و " جیغ و دست و هورا " همچنان آموزش داده میشود و اگر نکته اخلاقی هم گفته میشود در لابلای آن " جیغ و دست و هورا " از یاد میرود .
وبه تازگی عموها سراغ بزرگترها هم رفته و با آنها نیز " جیغ و دست و هوار " کار میکنند . راستی ما به کجا میرویم ؟ چرا کورکورانه کوپی برداری میکنیم ؟ آیا نمیشود ما الگوی درست دیگران باشیم ؟ آیا نمیشود بصورت دیگری اوقات فراغت فرزندانمان را پر کنیم ؟
شاید از بزرگانی مانند " ایرج طهماسب " تهیه کننده برنامه کلاه قرمزی بشود در این زمینه کمک گرفت .
او خود زمانی مجری برنامه کودک بود و هیچگاه دیده نشد حرکات موزون (ناموزون) از خود نشان دهد . وثابت کرد میشود بچه ها را خنداند و سرگرم نمود بدون آنکه .... .
زشتی کارآنجا مشخص میشود که تمام برنامه های کودک استانی نیز با " جیغ و دست و هورا " و حرکات موزون اداره میشود .
خوبست گروه کودک سیما در زمینه برنامه های کودک و نوجوان شبکه های تلوزیون بازنگری اساسی نماید . با کمی تفکر و کار کارشناسانه میشود برنامه های کودک و نوجوان را بصورت دیگری نیز اداره کرد .
به امید روزی که سیمای کشورمان در زمینه تهیه و تولید برنامه های کودک ، الگوی کشورهای دیگر باشد .
رضا طاهرنژاد جوزم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و ال محمد
حضور کمرنگ"ماه رمضان" در سریالهای ماه رمضان92
مناسبت به معنی موافقت و پیوستگی و علاقه و ارتباط و مشابهت است ، یعنی وقتی میگویند : " بمناسبت ماه محرم ، مراسم تعزیه برگزارمیگردد " میفهمیم ، این تعزیه در رابطه با امام حسین(ع) و شهدای کربلاست یا اگر بگویند " بمناسبت شروع جنگی تحمیلی نمایشگاه عکسی برگزار میگردد " یعنی این نمایشگاه عکس در رابطه با رزمندگان اسلام و دشمن بعثی و امداد رسانان و ... در طول جنگ تحمیلیست.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیزبرنامه های خود را همیشه برمبنای مناسبت ها تنظیم میکند ، مثلا ؛ در ده فجر ، برنامه های مناسبتی دررابطه با پیروزی انقلاب اسلامی ونقش امام(ره) در رهبری انقلاب و نقش مردم در پیروی از ایشان و... میباشد و همچنین است برنامه های مناسبتی در رابطه با محرم و هفته دفاع مقدس وهفته دولت و... .
در رابطه با ماه مبارک رمضان نیز صدا و سیما برنامه ریزیهای خاص این ماه را تدارک میبیند ، سخنرانی مراجع ، پخش برنامه مخصوص سحر و افطار ، پخش مراسم شبهای قدر و ... .
در بخش نمایش " سریالها " در ماه رمضان امسال ، سیما یکی از ضعیفترین سالهای خود را پشت سر گذاشت . بحث در رابطه با ضعف کارگردانی یا نوع انتخاب بازیگران یا بازیگردانی ، ضعف داستان و مسائلی از این دست نیست بلکه این سریالها هیچ ربطی به " ماه رمضان " نداشتند .
مناسبت ماه رمضان درپخش سریالهای سیما امسال لحاظ نشد ، ماه رمضان تعریف خود را دارد ، ماه رمضان ؛ ماه مهیمانی خداست که در آن مهمانان تلاش میکنند رنگ میزبان به خود بگیرند .
ماه رمضان ، ماه مبارزه انسان با هوای نفس ، استغفار از گناهان گذشته، تلاش برای رسیدن به رضای خداست . ماه رمضان ماه مبارزه با شیطان و پاره کردن زنجیرها اسارت ابلیس است .
با یک نگاه ساده به سریالهای پخش شده از سیما در رمضان امسال یعنی ؛ " مادرانه ، خروس ، دودکش و شاید برای شما هم اتفاق بیفتد " متوجه این مطلب میشویم که موضوع همه آنها اجتماعیست بجزء " شاید برای شما هم اتفاق بیفتد " که کمی نگاه دینیه بیشتری دارد ولی در هر حال همه آنها مناسب رمضان که " باعث تحوّل روحی در شخص برای نزدیکی بیشتر به خدا و مبارزه با شیطان درون همچنین توبه و استغفار از گناهان گذشته شود "نیست ! مناسب آماده کردن مهمانان این ماه برای فهمیدن علت مهمانی نیست !!!
سریال خروس که معلوم است فیلمبرداری آن در زمستان هم انجام گردیده بطور کامل هیچ ربطی به ماه رمضان ندارد ، در سریال مادرانه با استفاده از نقش حاج آقا ثانی و نشان دادن یکی دو سفره سحری وافطار در قسمنهای آخر آن تلاش شکست خورده ای برای نشان دادن روح ماه مبارک رمضان در آن سریال دارد . دود کش نیز با نشان دادن یک روحانی در متن سریال و نگرانیهای درونی " فیروز" و نشان دادن سفره افطار در آخرین قسمتش ، نتوانسته رنگ و بوی ماه رمضان به خود بگیرد .
"شاید برای شما هم اتفاق بیفتد " که مدتهاست درتلوزیون مهمان خانه هاست ، گرچه در نشان دادن منظور خود که همان " عکس العمل ، اعمال انسانهاست " موفق بوده ولی نمیتواند معرّف علت ماه رمضان باشد .
یکبار دیگر یادآور میشوم که درباره انواع ضعفهای تخصصیّه فیلمسازی در این سریالها صحبت نمیکنیم که در تخصص بنده نیز نمیباشد ، بحث در این رابطه است که با توجه به نقش سیما در ارتباط با خانواده ها " این سریالها " متناسب با ماه مبارک رمضان انتخاب نشده است . صدا و سیما بقدری در خانواده ها نقش ایفا میکند که مراجع نیزبرای رسانده کلام خود از آن استفاده میکنند .
موضوعات زیادی در ارتباط با " رابطه خدا وانسان و علت بازکردن درهای رحمت الهی و آثار گناه و آثار ترک گناه و .... میباشد که در این ماه خدا میتوان برای تعالی انسانها از آن استفاده کرد .در سال جاری حداقل جای یک سریال مانند ؛ " آخرین گناه ،کمکم کن،او یک فرشته بود ، اغماء، ملکوت ، صاحب دلان ، پنج کیلومتر تا بهشت و..." خالی بود .
سریالهای که در رابطه با تحلیل و بررسی موضوعاتی مانند روابط پدر و مادر و فرزندان ساخته میشود را میتوان در طول سال نمایش داد ولی فرصت برای بعضی موضوعات خاص و بکر فقط مختصّ این ماه عظیم الهیست .
سریالهای کمدی که برای پخش در این ماه آماده میشود نیز باید در رابطه با ماه رمضان باشد ، در ماه های دیگر سال اینگونه سریالها تهیه و پخش میگردد ولی در سال فقط یک ماه رمضان داریم و باید سعی شود بهترین بهره را از آن ببریم .
به امید اینکه در سالهای آینده سریالهای مناسب تری برای ماه مبارک رمضان تهیه و پخش گردد .
رضا طاهرنژاد جوزم
بسم الله الرحمن ارحیم
اللهم صل علی محمد و ال محمد
قصیده نَذریه در وصف مولی امیرالمومنین(ع)قائد غِرالمُحَجَلّین
این قصیده برای اولین بار در اختیار عموم قرار میگیرد و سروده معلم و قاری قرآن همچنین شاعر اهلبیت(ع) مرحوم " محمد صمدی بهزاد " است .
به امید روزی که تمام اشعار آن مرد وارسته و عاشق امام زمان (عج) چاپ گردیده و در اختیار عموم قرار گیرد .
برای سلامتی امام زمان(عج) و شادی روح آن مرحوم ؛ صلوات
قالَ رَسُولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ الِهِ وَ سَلَّم .
زَینّومَجالِسَکُم بِذِکرِ عَلّیِ بنِ اَبیطالب عَلَیهِ السَّلام
مجالس خود را با یاد علّی بن ابیطالب علیه السلام زینت بخشید ونورانی کنید .
السلام علیک یا ابا الائمه علی المرتضی و رحمة الله و برکاته
اِیدل برو بسیر چَمَن صیغلی بگیر
گُلرا ببوی و عِطر ز مولا علی(ع) بگیر
نَغمه چو بُلُبل آر، و زگُل سخن بگوی
برخوان حدیث عشقُ گلُ ازمرتضی ببوی
آنکه بگفت و همچو بگفتش عَمَل نمود
بعد از نبی(ص) علی(ع) امیرُالمومنین بود
وی گفت اَر دهندم اَقالیم سَبعَه1 را
کاه از دهان مور نگیرم در این سرا
گفتا بِرُخ کَشَندم اگر روی خارها
بهتر بود بمن که کُنم بر کسی جفا
شب در نماز و روز بمظلوم یار بود
بر نان هر یتیم علی(ع) عهده دار بود
نازم بآن محبّت وجود تو یا علی(ع)
یکسر کمال بود وجود تو یا علی(ع)
آخرکه تیغ خوردسَرت،حق شد آشکار
مردانگی تو بجهان ماند یادگار
صُبح هرزمان زمسجد کوفه دَمِ اَذان
فُزتُ بِرَبّ کَعبه ات آید بگوش جان
درکربلا حُسین(ع) توهم کُشته شد ولی
تشنه کِنار آب غریبانه یا علی(ع)
دراین جهان کسی بکس همچوجفا نکرد
اهل جفا حَیا ز رسول خدا(ص) نکرد
سوز جفا ازین به همه انبیا رسید
زان پس باولیا شررش بَرمَلا رسید
هم انبیا در این شَرَر هم اولیا بسوخت
هم جنّ وهم مَلَک همه دراین صَلا بسوخت
درعرش عزا گرفت ازین ذات ذوالجلال
در فرش مادرش زفغان شد فسرده حال
در مُشکلی اگر" صمدی " یا علی(ع) بگو
پا در گِلی اگر " صمدی " یا علی(ع) بگو
حلّال مُشکلات به هردو جهان علیست(ع)
فریاد رس ز بهر همه شیعیان علیست(ع)
گو تسلیت در این دو مُصیبت بعرض جان
به پیشگاه حُجّت حق صاحب الزّمان(عج)
1 اقالیم سبعه : در نهج البلاغه بمعنی ؛ هفت آسمان و هفت زمین معنی شده
رضا طاهرنژاد جوزم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و ال محمد
مکر غرب:
میگوند ؛ در روزگاران گذشته ، در کشورهندوستان شهری وجود داشت که جلوی دروازه ورودیش دو مجسمه قرار داده بودند روبروی هم ، یکی در نهایت زیبایی و دیگری در نهایت زشتی .
امّا آن مجسمه زشت که دو شاخ هم بر سر داشت با انگشت خود یک خال سیاه را که در گوشه لب مجسمه بسیار زیبا بود را نشانه رفته و آن خال را عاملی برای زشتی مجسمه زیبا معرفی میکرد در صورتی که خود آن خال عاملی بر زیبای آن مجسمه بود .... .
مردمی که وارد این شهر می شدند با دیدن این صحنه و تفکر در آن می فهمیدند که آن مجسمه زشت با این کار می خواهد زشتی های خود را پنهان کرده و آن مجسمه زیبا را زشت و منفور معرفی کند .
و این داستان ، حکایت جهان امروز است .
در جهان امروز ، کشورها و قدرتهای دیو صفتی هستند که برای بهره کشی و ظلم و غارت دیگر کشورها، انگشت نشانه خود را بسوی نقاط قوت کشورهای دیگر مخصوصا کشورهای اسلامی که همان ارزشهای انسانی آنهاست دراز کرده اند . با این کار میخواهند :
اولا ؛ آن نقاط قوت (ارزشهای انسانی ) را زیر سوال برده و آن را ضد ارزش نشان دهند .
ثانیا ؛ چهره ضد انسانی و استثماری خود را در پشت آن ادعا مخفی نمایند .
ثالثا ؛ مردم آن کشورها را از ارزشهای انسانی و فرهنگی خود غافل نموده بسوی بی بند وباری و پوچیگری سوق دهند تا بهتر از ایشان بهره کشی کرده وهر گونه مقاومت را دربرابر خواسته هایشان از بین ببرند .
بعنوان مثال :
در کشورهای اسلامی ، حجاب مخصوصا برای " زن " یک ارزش است ، امّا کشورهای غربی ،آنرا یک ظلم به زن میدانند و با انواع تبلیغات سعی در این دارند که آنرا وسیله در بند کردن و ظلم به زن نشان دهند . در صورتی که حجاب یک زن در جامعه :
اولا ؛ ارزش واقعی و مقام والای یک" زن "را در جامعه نشان میدهد که باید برای آن حرمت و ارزش قائل شد .
ثانیا ؛ از انواع فسادهای اجتماعی و فردی جلوگیری مینماید .
این موضوع یعنی یک نقطه قوت .
امّا کشورهای غربی، " حجاب زن" را ظلم به زن و نشانه عقب ماندگی جوامعه اسلامی میدانند .
حال اگر " زن برهنه " را در جامعه غربی مورد بررسی قرار دهیم ، زن را نه بعنوان یک انسان بلکه بعنوان یک کالا و یک وسیله ارضای خواهشهای نفسانی مردان پیدا میکنیم . در جامعه غربی زن بعد از انواع سوء استفاده های جنسی دور انداخته میشود .
زنی که دائم در معرض خواهشهای نفسانی مردان قرار دارد ، چگون میتواند نقش یک مادر سالم و دلسوز را برای فرزندانش ایفاء نماید ؟ چگونه میتواند فرزندان سالمی را تحویل جامعه دهد ؟ چگونه میتواند نقش یک انسان را در پاک سازی جامعه از انواع فساد های اخلاقی و اجتماعی ایفاء نماید ؟و ...
با مقایسه عقلانی جایگاه " زن و ارزش حجابش " در جوامعه اسلامی و" زن برهنه " و نتایج این برهنگی در جوامعه غربی ، متوجه میشویم که آیا حجاب برای زن باعث ارزش است یا ظلم و بی ارزشیست ؟
مثال دیگربرای ارزشهای جوامعه اسلامی ، که انگشت اشاره کشورهای دیو صفت بسوی آن دارز شده ؛
قانون مجازات اسلامی میباشد که اجرای آن آسایش و آرامش دیگر انسانها و همچنین رسیدن به عدالت اجتماعی را در پی دارد و عمل به دستورات آن اجتماع را از انواع فسادها و جرایم تا حدود بسیار زیادی پاک میسازد . این در حالیست که قانون مجازات اسلامی که منشاء الهی دارد پی در پی مورد تهاجم کشورهای غربی قرار میگیرد که خود بخاطر نداشتن قانون جامع و فراگیرجزایی دچار انواع جرایم و بزهکاری اجتماعی ، جرم و جنایت میباشند .
مورد اشاره دیگر انگشت این دیو صفتان غربی در کشورهای اسلامی ؛ کانون گرم خانواده و در پی آن احترام به پدر و مادر میباشد که برکات فراوانی برای فرد و اجتماع در پی دارد . البته همه میدانند که جامعه غربی از این کانون گرم خانواده و برکات آن کاملا بی بهره میباشند .
وموارد بسیار زیادی از قوانین الهی اسلام و همچنین فرهنگ غنی ایرانی و شرقی که یا مورد تهاجم غربی ها قرار میگیرد یا سعی در دستکاری و تغییر آن را دارند .
امّا از سوی دیگر کشورهای غربی ؛ ضد ارزشها و لاوبالی گریها را ارزش معرفی کرده و مقابله با آنرا نقض حقوق بشر میدانند .
بعنوان مثال ؛
عمل شنیع و زشت" همجنس بازی "(البته برای کم کردن زشتی نام آن به آن عمل زشت" همجنسگرایی" میگویند!!!) را که در طول تاریخ تمام انسانها آنرا نهی کرده و از آن دوری میکردند را بعنوان یک ارزش معرفی کرده و از آن دفاع میکنند . این در حالی است که اگر تنها 40 سال پیش یعنی سال1974میلادی افرادی در اروپا یا امریکا دچار چنین عمل زشتی میشدند از جامعه طرد شده و همه از آنها دوری میکردند .
چه شد که در عرض تنها کمتر از 40 سال ضد ارزش به ارزش تبدیل گردید ؟ آیا ملاکهای انسانی غرب غلط بود یا افکارشان دچار انحراف گردید ؟
حتی اگر پوشش " زن " را در اروپا و امریکا در طی حداقل هفتاد سال قبل مورد بررسی قرار دهیم باز هم به این تغییر رویه میرسیم . زنی که درغرب وقتی از خانه بیرون میرفت تمام بدنش پوشیده بود و حتی کلاه بر سر میگذاشت چگونه به این صورت امروزی( نیمه برهنه) در آمد ؟ و برای چه ؟
کار آن انگشت دیو زشت شاخدار، دم دروازه آن شهر در هندوستان را امروزه شبکه های تلوزیونی کشورهای غربی مانند بی بی سی(BBC ) و صدای امریکا(VOA) و همچنین شرکتهای فیلم سازی بزرگ غربی مانند هالیوود(Hollywood) انجام میدهند .
پس ما هم مانند مسافران آن شهر باید بیندیشیم که کار مجسمه زشت امروز (غرب) برای پنهان کردن چهره زشت و پلید خود در پشت آن ادعا ها یش و همچنین زیر سوال بردن زیبایی های الهی جوامعه اسلامی میباشد .
پس باید " مکر " غربی ها را و" شّرشان " را با عمل به دستورات قرآن وسنت اهلبیّت(ع) و همچنین ترویج شعائر اسلامی که بالاترین ارزش را برای انسان و زندگی اجتماعیش قائل است به خودشان برگردانیم و زندگی انسانی را به آنها هدیه دهیم . و انشاءا... جهان را برای ظهور منجی عالم ، حضرت مهدی (عج) آماده نمایم .
انشاءا...
رضا طاهرنژاد جوزم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و ال محمد
یک نقطه ضعف اخلاقی :
..... نمیدانم این گرفتاری تنها در محیط ماست یا در میان سایر ملل جهان نیز وجود دارد که اگرکسی تمایل به فساد و انحراف عقیده پیدا کند و هنوز در مراحل مقدماتی باشد او را (( هل )) بدهند و در میان دره انحراف قطعی پرتاب نمایند .
آیا اگر کسی در لابلای حرفهای خود یک سخن دوپهلو بگوید که بوی آلودگی بیکی از مفاسد اخلاقی ( مثلا میخوارگی ) یا عدم ایمان ببعضی از مبانی مذهبی بدهد ، باید فورا یک داستان مفصل و پر آب و تاب از شراب خواری و مستی و عربده کشی او با شاخ و برگ فراوان درست کرد ، و پرونده قطوری از عدم ایمان اوبخدا و روز جزا و سایر مقدسات ، با تمام منضماتش تنظیم نماییم و در هر محفل و مجلسی داد سخن را در این باره بدهیم و عموم مردم را از (( خطرات احتمالی و قطعی)) که از ناحیه این فرد منحرف و فاسد العقیده ممکن است دامنگیر اجتماع گردد آگاه کنیم ؟!
این عادت مذموم و خطرناک در بسیاری از افراد اجتماع ما بدبختانه ریشه دوانیده است ، و اگرهم کسی واقعا فاسد و منحرف نباشد به گردن او میگذاریم که منحرف و فاسد بشود !
عواقب شوم این کار ناگفته پیداست . زیرا انگیزه عده ای از مردم در ترک بسیاری از کارهای غلط و ناپسند(( ملاحظه و شرم از اجتماع )) است ،نه ترس از خدا و احترام بفضیلت و اخلاق . هنگامیکه ما با شایعه سازی و متهم ساختن این و آن یا بزرگ کردن نقاط ضعف کوچک و مراحل مقدماتی فساد و انحراف ، این پرده (( شرم از اجتماع )) را پاره کردیم ، دیگر دلیلی ندارند که این اشخاص که متهم بفساد و انحراف شده اند راه فساد را نپیمایند و آنچه میخواهند انجام ندهند و دلیلی ندارد پاره ای از محرومیتها را بر خودهموار سازند .
آنها پیش ازاین از اجتماع حساب میبردند ، و برای خود شخصیّتی قائل بودند ، و روی همین ملاحظه از انجام بسیاری کارها خود داری میکردند، امّا هنگامی که ما شخصیّت و احترام آنها را درهم کوبیدیم دیگرملاحظه و حساب معنی ندارد ، بلکه روح انتقامجوئی از این اجتماع که با قضاوتهای ظالمانه خود احترام و شخصیّت آنها را پایمال کرده ، ایجاب میکند که هرچه می توانند در واژگون کردن اساس چنین اجتماعی کوشش کنند .
بدبختی اینجاست که بعضی خیال میکنند با طرد فوری و بدون محاکمه افراد مجهول الحال ، خدمتی بدین و اجتماع می کنند ، در حالی که نخستین اثر سوء آن جری ساختن افراد مشکوک ، و کمک کردن بایجاد یک باند متشکل و فشرده از مخالفان تازه نفس خواهد بود .
و چه بسا آن افراد ، افراد سالمی هستند که با این اتهامات وپرونده سازی ها بسوی فساد می گرایند.
این عمل درست نقطه مقابل دستور((حسن ظن))و((حمل بر صحت))است که اسلام صریحا وموکدا
به آن دستور میدهد.
بعضی از افراد نادان و لجوج به قدری در این قسمت اصرار دارند که حتی اگر طرف مقابل اعتراف به تقصیر وعذر خواهی وایمان واعتقاد به مبانی مذهبی کند، نه تنها از او نمی پذیرند بلکه با توجیهات وتاویلاتی سعی میکنند، از آن ، پیراهن عثمان تازه ای درست نمایند! درحالی که قرآن مجید صریحا می گوید :
ولا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مومنا: بکسیکه اظهار اسلام و تسلیم میکند نگوئید با ایما ن نیستی. ( سوره نساء آیه 69)
اسلام ومسلمین تا کنون از این رهگذر زیانهای هنگفتی دیده اند وگرفتاری های فراوانی گریبا نگیر آنها شده است. این رشته سر دراز دارد که ....
قسمتی از کتاب " قرآن و آخرین پیامبر "
تالیف : حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
بخش : آیا اینها هم سر جنگ دارند ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران-تهران
تقریبا همه عقلا اعتراف دارند که میانه روی و اعتدال در رفتارها فضیلت اخلاقی است، اما طبیعت بخشهایی از زندگی آدمی به خصوص سیاست، این است که انسان را به سمت افراط می کشاند. به خصوص وقتی کسی فکر کند که رقیبانش همه منحرف هستند. در این موارد است که گویی خود را ملزم به کارهایی می داند که دیگران را حذف کند تا مبادا انحراف دامن جامعه را بگیرد! به عبارت دیگر خطر افراط در حوزه سیاست که حوزه ای متنفذ در همه عرصه هاست، بسیار جدی است. از نظر برخی از سیاسیون گویی تا افراطی و اصرار انکار جد و گاه خشن نسبت به مخالفان و رقیبان در کار نباشد، کاری از پیش نخواهد رفت. شکل دیگر این سخن این است که گویی در مسیر افراط گری است که می توان دیگران را جذب کرد و قلوبشان را مطمئن ساخت که افراط کار حق و دیگران بر باطل هستند.
از سوی دیگر، وقتی انقلاب علیه نظام حاکم ستمگر پدید می آید، چنان می نماید که گویی بدون افراط نمی توان قدم از قدم برداشت. بسیاری از تحلیلگران، افراط در انقلابها را از لوازم آن می شمرند، اما حتی این افراد تاکید دارند که این مسیر به سرعت باید به سمت اعتدال برود. این امر در باره غالب انقلاب های دنیا وجود دارد، اما مهم این است که به سرعت اعتدال جایگزین شده و عدالتی فراگیر همراه با آرامش حاکم شود.
زمانی که رسول خدا(ص) حکومت خود را در مدینه برپا کرد، جنگ بدر برپا شد و هفتاد نفر اسیر شدند. بسیاری قصد داشتند پیامبر را به خشونت کشانده و او را وادار کنند تا همه اسرا را بکشد، اما پیامبر زیر بار نرفت و به جز دو مجرم کسی را نکشت. بعدها در حدیبیه هم همانها تأکید داشتند تا مسیر خشونت را پیش پای پیامبر (ص) بگذارند و او را به جنگ بکشانند، اما حضرتش نپذیرفت. وقتی هم سپاه اسلام مکه را گرفت، باز از بسیاری از مجرمان قطعی گذشت و فضایی دوستانه ایجاد کرد.
تجربه دیگر ماجرای شورش بر عثمان است. در حالی که بسیاری از مخالفان عثمان، حتی از میان صحابه، در جریان شورش بر وی، دست به افراط بردند، امام علی (ع) سخت طرفدار رویه اعتدال بود و به هیچ روی خود را درگیر برخوردهای تند نکرد، ضمن آن که انتقادات خود را داشت و بارها به زبان آورد. ایشان واسطه گفتگوی میان مخالفان و خلیفه شد و این نهایت اعتدال را نشان میدهد. تاریخ گواه است که حضرت به هیچ روی به شورشیان نپیوست.
اندکی بعد زمانی که امام علی(ع) دعوت به پذیرش خلافت شد، احساس کرد که مسیر جامعه رو به خشونت است، بنابرین اصرار کرد تا از آن پرهیز کرده و وارد آن نشود، اما عده ای که برخیرتندرو بودند اصرار بر آمدن حضرت کردند. امام که مخالف آمدن به صحنه بود، به خاطر آنان پذیرفت، اما شرط کرد که اطاعت کامل داشته باشند. اما مع الاسف گرایش به خشونت مشکلاتی را پدید آورد که بیش از پیش دنیای اسلام را گرفتار مشکل کرد.
تاریخ گواه است که امام علی(ع) تمام تلاش خود را کرد تا جلوی جنگ جمل و صفین را بگیرد. با خوارج نیز مدارای زیادی کرد. آدم کشی از سوی آنها قابل تحمل نبود، و این که شروع نبرد جمل و صفین و خوارج با آغاز کشتار از طرف مخالفان بود، قطعی تاریخ است.
متاسفانه در مسیر فکری انقلاب ما، از پیش انقلاب، گاه تعریفی از رفتار امام علی(ع) داده شد که گویی رفتار بسیار تند و خشن دارد و هیچ نوع گذشتی ندارد و اصلا حاضر نیست واقعیات را بپذیرد. آگاهیم که امام علی(ع) به خاطر شرایط حتی تن به ارسال ابوموسی اشعری برای گفتگو با معاویه داد. آیا این پذیرش واقعیت نیست؟ درست همان طور که پیامبر(ص) حدیبیه را پذیرفت؟ قرائت افراطی از رفتار امام ریشه در برخی علی شناسی هایی دارد که از پیش انقلاب رواج یافت و آتش آن تند شد.
به نظر می رسد ما نیاز به بازخوانی مشی سیاسی امام علی (ع) بر اساس همان اصولی داریم که خود وی بدان پایبند بود. دو جمله تاریخی از آن حضرت هست: نخست این جمله که فرمود: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا یَلْحَقُ التَّالِی وَ إِلَیْهَا یَرْجِعُ الْغَال»، ما وسادة میانی روی سوار هستیم که هر که وامانده به ما می پیوندد و هر کسی که تندرو است، به ما باز می گردد. [نُمرقه فرشی است که روی زین سوار می گذارند و روی آن می نشینند. برای استعاره تعادل و میانه بودن از این لفظ استفاده شده است]
همین نقل به شکل دیگری از امام صادق(ع) در شرح روش امام علی(ع) نقل شده است. امام صادق(ع) فرمود: یکی از اشراف عرب نزد امام آمد. حضرت پرسیدند: آیا در بلاد شما کسانی هستند که خود را به کار خیر شهرت داده اند و جز به آن شناخته نمی شوند؟ گفت بلی. فرمودند آیا گروهی هستند که خود را به شر شناساندهاند و جز به آن شناخته نمی شوند؟ گفت آری. حضرت فرمودند: آیا در میان شما کسانی هستند که از بدیها دوری می کنند و کارهای نیک انجام میدهند؟ گفت: بلی. حضرت فرمودند: اینها بهترین های امت محمد(ص) هستند، همان گروه میانه که تندرو ها باید به سوی آنها برگردند و کندروها به آنان بپیوندند. [بحار: 56/178] تندروها کسانی هستند که می خواهند صرفا خود را به کار خیر بشناسانند و امام با تأکید روی اعتدال، پرهیز از بدی و تمایل به خوبی را ملاک می داند.
بعدها امام باقر و صادق علیهما السلام از شیعیان می خواستند که این ویژگی وسطیت را حفظ کنند.
امام علی علیه السلام در سخن دیگری نیز باز تندروی و کند روی را نادرست خوانده و با تأکید بر این که «الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ» تأکید نمودند که «وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّةُ» و سپس فرمودند این راهی است که قرآن و نبوت روی آن تأکید دارند. مسیری که منفذ سنت است و مسیر عاقبت. سپس فرمودند: جهالت در یک شخص به این است که قدر و اندازه خویش را نشناسد. (نهج البلاغه، ص 59)
خداوند توفیق شناخت قدر خودمان را به خودمان عنایت کند تا پای از گلیم خویش بیرون ننهیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
بمناسبت میلاد با سعادت " امیر المومنین علی بن ابی طالب (ع) " و همچنین آزاد سازی خرمشهر مراسم جشنی برگزار میگردد .
سخنران : حجت الاسلام و المسلمین قلیچ خانی
مداح : حاج محمد غلامی
زمان : پنج شنبه ، دوم خرداد 1392
شروع مراسم همراه با نماز مغرب و عشاء
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
طرح تربیت حافظان " قرآن کریم " :
طرح تربیت حافظان قرآن کریم (مخصوص بانوان) زیر نظر اداره اوقاف از ابتدای اردیبهشت 1392 در شهرری برگزار میگردد .
پس از"حفظ قرآن کریم " و برگزاری مسابقات منظم مدرک از طرف اداره اوقاف اعطا میشود .