سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ملایم باش ؛ زیرا هرکه ملایم باشد، همواره ازدوستی کسانش برخوردار می شود . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آسایشگاه خیریه کهریزک
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :12
بازدید دیروز :32
کل بازدید :201288
تعداد کل یاداشته ها : 73
103/2/8
5:54 ص
خطاطی نستعلیق آنلاین
مشخصات مدیروبلاگ
 
رضا طاهرنژاد جوزم[836]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
در انتظار آفتاب ایران ابرقدرت فاتح برادرم ... جایت همیشه سبز ... عکس و مطلب جالب و خنده دار upturn یعنی تغییر مطلوب hamidsportcars سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش ...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید) کلبه بصیرت *تنهایی من* بلوچستان ► o▌ استان قدس ▌ o ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی وبلاگ شخصی حامد ذوالفقاری نگاهی نو به مشاوره سرچشمه همه خوبیهـا مهـدی (عج) است فریاد بی صدا پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... بوستــان نهــج الفصـــاحـه کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب بـــــــــاغ آرزوهــــــــــا = Garden of Dreams تــپــش ِ یکــ رویا تنهایی......!!!!!! دریــــــــای نـــور اطلاعات عمومی عشق مشعلدار سکوتی پرازصدا .: شهر عشق :. 88783 رویای شبانه پیامنمای جامع بادصبا حامیان دکتر محمد باقر قالیباف بود نبود ایران اسلامی تبسمـــــیـ بهـ ناچار وبلاگ گروهیِ تَیسیر گیسو کمند شهادت به روز منتظر مفرد مذکر غایب ارمغان تنهایی ابـــــــــــرار محمدمبین احسانی نیا *bad boy* چون میگذرد غمی نیست نمکستان سربازی در مسیر دل شکسته یکی هست تو قلبم.... دل نوشته har an che az del barayad به تلخی عسل S&N 0511 عشق ترخون Manna دریایی از غم Deltangi رهـــبـــری و بـــیـــداری اســلامــــی ارواحنا فداک یا زینب علمدار بصیر گل یا پوچ2؟ شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک دلـــــــــــــــــــتنگی غدیریه پسران علوی - دختران فاطمی sajadb.tk تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل بزرگترین سایت خنده بازار عمارمیاندواب مهاجر جیغ بنفش در ساعت 25 نت سرای الماس خانلق گذری به نام امام نقی علیه السلام I AM WHAT I AM بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران من،منم.من مثل هیچکس نیستم Tarranome Ziba دختر و پسرای ایرونی اقیانوس مطلب ستاره سهیل غزلیات محسن نصیری(هامون) عاشق فوتبال20 *دنـیــــای مـــــــن :) * آتیه سازان اهواز اسیرعشق شادِ شاد کشکول چی کار؟ دوستانه « « عاشقی » » نمی دونم بخدا موندم کشاورزی نوین واژه های باران تینا!!!! باکری میاندوآب اخبار ویژه ی احمدآباد اردکان_ سعید غفوری احمد آبادی محسن حیدری کوچکترین و متنوع ترین فروشگاه اینترنتی محبین جـــــام غـــــزل عرفان وادب به شوق منجی «صاحب الزمان» خنده بازار 2 مشق عشق ناز معارف الدائره! مهندس مقداد درخشان عـــــــــــاشــــــــقانــــــــــــه هــا esoesmusic حجاب گوهر ناب منتظر و دلتنگ مولا حامیان دکتر روحانی مدیریت فرهنگی y divouneh *دخترانه هایم* قلبی خسته ازتپیدن هیئت کوهنوردی وصعودهای ورزشی شیروان عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک...... بهار عشق دل شکسته باشگاه پرواز دو دو(دایی) اری ღ♥ღ من و تو ღ♥ღ یاور 313 مجله اینترنتی ghamzade آخرین اخبار شرکت های مربوط به موبایل عکسهای من شادی ، تفریح ، پیامک تینا صدای مردم نی ریز delshekasteh ♥ღردپای عشق♥ღ معماری نوین ... فقط حرف حساب ماه در کویر شهید آوینی روستای کسرآصف دلــــــــگیــــــر دست در دست دوست Chamran University Accounting Association سیدطاها مخبر *...بانو...* مناجات با عشق مسعود رضانژاد فهادان از یک انسان (Short Message Send)/(SMS) تندیس اندوه جک صداقت مریم بانو شهر خبر تَرَنّم عفاف آسمان آبی نوجوونی از خودتون آبی به رنگ آسمان هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه دل گویه های فطرسی حامیان مهندس شروین نوشین اتاق دلتنگی برای پسر نازم آیدین جان حجاب انتیک 0110 ایده بین المللی به نام آنکه مسی را آفرید تا رونالدو بی سرور نماند... جهاد ولایت * امام مبین * پایگاه اینترنتی رهروان ولایت جوک جدید/پ نه پ/ بازی های جدید/نرم افزار و... شاید طنز شاید... جوک و خنده دو بال پرواز magicschool دکتر علی حاجی ستوده Tan Tan عاشق فوتبال درباره ی رپ و دوست شدن با شما عاشقانه ها کسب درآمد آسان از اینترنت ترک دانلود فــــــــــــــــــــ ر یـــــــــــ ا د ☻☺♫♪ دو دخـــــــتـــر ♣ ♠ آموزش گیتار ، خوانندگی ، سلف‍ژ ، آکورد ،تبلچر ، نت ، آرپژ ،جدید فروش خوکچه هندی فارسی جالب انگیزناک تدریس تضمینی دروس حسابداری هنرستان و کارودانش طراحی چهره باران نامه معماری خورشید هشتم سوره777

                                               بسم الله الرحمن الرحیم

                                         اللهم صلی علی محمد و ال محمد

                    

                              

 

تاریخ اسلام (عرب پیش از اسلام )

 

       شبه جزیره عربستان 

 

 عربستان ،شبه جزیره بزرگی است که در جنوب غربی آسیا قرار دارد و مساحت آن سه میلیون کیلومتر است ،یعنی تقریباً دو برابر مساحت ایران و شش برابر فرانسه و ده برابر ایتالیا و هشتاد برابر سویس است . از طرف مغرب و جنوب با دریا واز شمال و مشرق صحرا و خلیج فارس محصور شده است . از زمان های گذشته این سرزمین را به سه بخش تقسیم کرده اند : 1 – بخش شمالی و غربی که (حجاز) می نامند . 2- بخش مرکزی و شرقی که آن را (صحرای عرب) می گویند . 3-بخش جنوبی که (یمن)نامیده می شود . در داخل شبه جزیره ، صحراهای بزرگ و شن زارهای گرم و تقریباً غیر قابل سکونت فراوان است : یکی از آن ها،صحرای ((بادیه سماوه)) است که امروزه ((نفوذ)) گفته می شود و دیگری صحرای وسیعی است که تا خلیج فارس امتداد دارد و نام امروزی آن (( الربع الخالی)) است و سابقا به قسمتی از این صحراها ((احقاف)) و قسمت دیگر را ((دهنا)) میگفتند .

 

هوای شبه جزیره، در صحراها و سرزمین های مرکزی بسیار گرم وخشک و در سواحل ، مرطوب ودر پارهای از نقاط معتدل است و بر اثر بدی آب و هوا ، جمعیت آن بیش از پانزده میلیون نفر نمی باشد .

 

    

 

 

برای شناختن وضع عرب قبل از اسلام ، می توان از منابع زیر استفاده کرد :

 

  1- تورات(با تمام تحریف هایی که در آن انجام گرفته است ).

2-    نوشته های یونانیان و رومیان در قرون وسطی .

3-    تواریخ اسلامی که به قلم دانشمندان اسلامی نگارش یافته است .

4-    آثار باستانی که در حفاری ها و کاوش های خاورشناسان به دست آمده وتا حدّی پرده از روی مطالبی برداشته .

   در تاریخ این سرزمین ، سه قبیله – که تیره هایی نیز از آن ها جدا شده است – بیش از همه نام و نشان دارند :

      1 – باءِده: وآن به معنای نابود شده است ، زیرا این قوم بر اثر نا فرمانیهای پیاپی ، با بلاهای آسمانی و زمینی نابود گشتند . شاید آنان همان قوم عاد و ثمود بودند که در قرآن مجید از آن ها به طور مکرر یاد شده است .

      2 – قحطانیان :فرزندان یعرب بن قحطان که در ((یمن )) و سایر نقاط جنوبی عربستان مسکن داشتند و آنان را عرب اصیل مینامند . یمنی های امروزی و قبیله های ((اوس )) و ((خزرج)) که در آغاز اسلام دو قبیله بزرگ در مدینه بودند ، از نسل ((قحطانیان))اند .

     3 – عدنانیان : فرزندان حضرت اسماعیل ، فرزند ابراهیم خلیل (ع) میباشند . فرزندان ((عدنان))، به تیره های گوناگونی تقسیم شدند و از میان آنان قبیله ای که مشهور شد ، قبیله قریش و در میان آنان ((بنی هاشم ))بودند .

 

اعراب زمان جاهلی و به خصوص فرزندان عدنان ، طبعاً سخی و مهمان نواز بودند ، کمتر به امانت خیانت می کردند ، پیمان شکنی را گناه غیر قابل بخششی میدانستند ، در راه عقیده فداکار بودند و از صراحت لهجه کاملاً برخوردار بودند ،حافظه های نیرومندی برای حفظ اشعار و خطبه ها در میان آنان پیدا می شد و در فنِّ شعر و سخنرانی سر آمد روزگار بودند ، شجاعت و جرأت آنان ضرب المثل بود ،در اسب دوانی و تیر اندازی مهارت داشتند و فرار وپشت به دشمن را زشت و ناپسندیده می شمردند . در برابر این ها ، یک رشته فساد اخلاق ، دامن گیر آنها شده بود که جلوه هر کمالی را از بین برده بود و اگر روزنه ای از غیب به روی آنان باز نمی شد ،به طور مسلم طومار حیات انسانی آنان در هم پیچیده می شد .

 

 آیا اعراب قبل از اسلام تمدن داشتند ؟

((گوستالوبون))از بررسی های خود درباره اوضاع عرب جاهلیت ، نتیجه گرفته است که آنان قرن ها صاحب تمدن بودند ،هموچند صفحه ای را برای اثبات یک تمدن عریض و طویل ، برای اعراب قبل از اسلام اختصاص داده است و اتّکای وی روی سه چیز است : الف – داشتن یک زبان عالی ب – ایجاد روابط با ملت های مترقّی ج – ساختمان های شگفت انگیز یمن که"هرودت" و "ارتمیدور" دو مورخ شهیر مسیحی که قبل از میلا می زیستند و مسعودی و دیگران از مورخان اسلام ،نقل کرده اند . 1

 

جای تردیدی نیست که در نقاط مختلف عربستان ، اجمالاً تمدن هایی بوده است ، ولی دلیل هایی که "گوستارلوبون" ارایه کرده ،نمی تواند گواه بر وجود تمدن در تمام نقاط عربستان باشد . صحیح است که تکامل یک زبان  همراه با سایر آثار تمدن پیش میرود ، ولی نمی توان زبان عربی را با یک زبان مستقل و غیر مربوط ، به زبانهای عبرانی ، سریانی ، آشوری و کلدانی دانست . با این وضع احتمال میرود که زبان عربی ، تکامل خود را در میان عبرانی یا آشوری طی کرده و بعد از تکامل به صورت جداگانه ای در آمده است .شکی نیست که داشتن روابط تجاری با ملت های مترقّی جهان ،گواه ترقی وتمدن آنها است ، ولی آیا تمام نقاط عربستان از این روابط بهره ای داشتند ، یا این که غالباً منطقه حجاز از آن بی بهره بود ؟ از طرفی نیز روابط دو منطقه حکومت نشین حجاز ((حیره – غسان)) با ایران و روم گواه تمدن آنان نیست ، زیرا تمام این حکومت ها جنبه دست نشاندگی داشتند .

 امیر المومنین علی بن ابی طالب (ع) در یکی از خطبه های خود ، اوضاع عرب پیش از اسلام را چنین بیان می کند :

    خداوند ، محمد (ص) را بیم دهنده جهانیان و امین وحی و کتاب خود ، مبعوث کرد و شما گروه عرب در بدترین آیین و بدترین جاها به سر میبردید . در میان سنگلاخ ها و مارهای کر(که از هیچ صدایی نمیرمیدند)اقامت داشتید . آب های لجن را میآشامیدید و غذاهای خشن (مانند آرد هسته خرما و سوسمار) میخوردید و خون یک دیگر را میریختید واز خویشاوندان دوری می کردید ، بت ها در میان شما سر پا بود ، از گناهان اجتناب نمی کردید . 2

 

   مذهب در عربستان

 

   وقتی ابراهیم خلیل ، پرچم یکتا پرستی را در محیط حجاز برافراشت وبا یاری فرزند خود ، اسماییل "کعبه" را تعمیر کرد ، گروهی به او پیوستند واز اشعه خورشید وجودش ، دل هایی روشن گردید .اما درست معلوم نیست که تا چه اندازه آن راد مرد الهی ، توانست آیین توحید را گسترش دهد . حضرت علی (ع) اوضاع ملت های عرب را چنین تشریح می کند :

   مردم آن روز دارای مذهب های گوناگون و بدعت های مختاف و طوایف متفرق بودند : گروهی خداوند را به خلقش تشبیه می کردند( و برای او اعضایی قایل بودند ) وبرخی در اسم او تصرف میکردند (مانند بت پرستان که"لات" را از الله و "عزی" را از عزیز گرفته بودند ) و جمعی به غیر او اشاره می کردند ، خداوند آنان را از طریق رسول اکرم هدایت کرد و به معارف اللهی آشنا ساخت . 3

 طبقه روشن فکر عرب ،ستاره و ماه را می پرستیدند اما طبقه منحط که اکثریت سکنه عربستان را تشکیل میداد ؛ علاوه بر بت های قبیله ای و خانگی به تعداد روزهای سال 360 بت میپرستیدند.کعبه در حقیقت بت خانه خدایان اعراب جاهلی بود و هر قبیله در آنجا بتی داشت و بالغ بر 360 بت به اشکال مختلف در این خانه بود . حتی نصاری هم در آنجا بر روی ستون ها و دیوارها ، صورت مریم و عیسی و تصویر فرشتگان و داستان ابراهیم را نقش کرده بودند .

 

 طرز تفکر اعراب درباره انسان پس از مرگ

 

 آنان این مشکل فلسفی را چنین تشریح می کردند : روان انسان پس از مرگ به صورت پرندهای ، شبیه "بوم" به نام "های و صدی " از کالبد بیرون میآید و پیوسته در کنار جسد بی روح انسان شیون میکند و ناله های جان خراش و وحشت زا سر می دهد . آنگاه که کسانِ ِ مرده ،وی را به خاک سپردند ؛ روح او – بصورتی که گفته شد – به آرامگاه وی وارد می شود و تا ابد در انجا قرار میگیرد ، وگاهی برای اخذ اطلاعات از اوضاع فرزندان ، بر بام خانه فرزندان می نشیند .اگر انسان با مرگ غیر طبیعی ،چشم از این جهان پوشیده باشد ؛پیوسته صدا می زند : اسقونی... اسقونی.... یعنی با ریختن خون قاتل من ،سیرابم کنید و تا انتقام از قاتل گرفته نشود ، خاموش نخواهد شد .

 

   موقعیت زن در میان اعراب

 

 زن محرومیت عجیبی در نزد اعراب داشته ؛ به طوری که با فجیع ترین وضع زندگی میکرد . آیات قرآنی که در مذمّت اعمال نا شایست آنان نازل گردیده است ، انحطاط اخلاقی آنان را در این قسمت روشن می سازد .قرآن کریم ، عمل ناشایست آنان (کشتن دختران) را چنین بیان کرده و می فرماید (( روز قیامت روزی است که از دختران زنده به گور شده سوال میشود))4

 

 

 

 

 

زن در نزد اعراب،مانند کالایی خرید و فروش میشد واز هرگونه حقوق اجتماعی و فردی ، حتی حقِّ ارث محروم بود . روشنفکران عرب زن را در شمار حیوانات قرارداده اند؛ از همین رو آنان را جزء لوازم و اثاث زندگی میشمردند. غالباً از بیم قحطی و احیاناً از ترس آلودگی ، دختران خود را روز اول تولد ، سر میبریدند و یا از بالای کوه بلند به دره عمیقی پرتاب میکردند و گاهی در میان آب غرق میکردند . اسف انگیز تر از همه ، نظام ازدواج آنان بود که در جهان نظیری نداشت ؛ مثلاً برای همسر ، حدِّ معینی قایل نبودند وبرای خالی کردن شانه از زیر بار مهریه ،زنان را اذیت میکردند وچنان که زنی بر خلاف عفت رفتاری می کرد ،مهر او به کلی از بین می رفت . گاهی از همین قانون سوء استفاده کرده ،زنان خود را متهم می ساختند تا بتوانند از دادن مهریه امتناع ورزند . گرفتن همسران پدر ، در صورت طلاق یا مرگ پدر اشکالی نداشت . هنگامی که از شوهر خود طلاق میگرفتند ، حق ازدواج منوط به اذن شوهر اول بود و اذن شوهر اول هم غالباً با دریافت مهر انجام میگرفت . وارث ها ، زن را نیز مانند اثاث خانه تملک کرده وبا افکندن روسری به سر زن ، مالکیت خود را اعلام میکردند .

 

   سلحشوری اعراب

 

((ابن خلدون)) درباره آنها میگوید : این قوم بر حسب طبیعت ،وحشی و غارتگر بودند و موجبات وحشی گری ،چنان در میان آنها استوار بود که همچون خوی و سرشت آنان شده بود و از این خوی لذت میبردند ، زیرا در پرتو آن از قیود فرمانبری حکام و قوانین سرباز میزدند و به سیاست کشور داری نافرمانی میکردند و پیداست که چنین خوی و سرشتی ، با عمران و تمدن منافات دارد ... سپس اضافه میکند : خوی آنان غارتگری بود ، هر چه را در دست دیگران می یافتند ، میروبودند و تاراج میکردند و روزی ِ آنان در پرتو نیزه ها فراهم می آمد و در ربودن اموال دیگران ، حد معینی قایل نبودند ، بلکه چشم ایشان به هرگونه ثروت یا ابزار زندگی میافتاد ، آن را غارت میکردند .  5

 آری غارتگری و جنگ و قتال ، از عادات ثانویه آن قوم بود . اعراب ، آنچنان با خونریزی و غارتگری خو گرفته بودند که هنگام مفاخره ، تاراج اموال دیگران را یکی از افتخارهای خود میشمردند .

قرآن مجید در این باره میفرماید : (( ای جمعّیت عرب ، قبل از اسلام ، بر لب پرتگاه آتش بودید ، خدا از طریق پیامبر شما را نجات داد .)) آل عمران (3) آیه 103

 

   اخلاق عمومی عرب جاهلی

 

در نظر عرب جاهلی ((اخلاق)) نوع دیگری تفسیر میشد ؛مثلاً غیرت و شجاعت و مرو ّت را میستودند ، ولی مفهوم شجاعت در نظر آنان عبارت از سفاکی و فزونی ِ عد ّه مقتولان در جنگ بود . غیرت در نظر آنها طوری تفسیر میشد که زنده به گور کردن دختران ، ار مراتب عالی و نهایی غیرتمندی به حساب میآمد . وفا و یگانگی را در این میدیدند که از هم پیمانان یا افراد قبیله خود در هر حادثه جانب داری کنند ، خواه حق باشد یا باطل . آنان در زندگی فقط به زن و شراب و جنگ دل بستگی داشتند .

 

   خرافات و افسانه پرستی نزد عرب

 

قرآن کریم ، هدف های مقدس بعثت پیامبر اسلام را با جمله های کوتاهی بیان کرده است . در یکی از آن آیات – که شایان توجه بیشتر است – چنین آمده است (( پیامبر اسلام تکالیف شاق و غل و زنجیرهایی را که بر آن هااست بر می دارد .)) ااعراف آیه157

اکنون باید دید مقصود از غل و زنجیری که در دوران طلوع فجر اسلام ، به دست و پای عرب دوران جاهلیت بود ، چیست ؟ منظور همان اوهام و خرافاتی است که فکر و عقل آنها را از رشد و نمو بازداشته بود و چنین گیر و بندی که به بال فکر بشر بسته شود ، به مراتب از سلسله آهنین ، زیان بخش تر است . این داستان عملکرد وی را در مقابل چنین اوهامی مشخص میکند : یگانه فرزند ذکور حضرت پیامبر ، به نام ((ابراهیم)) درگذشت . پیامبر در مرگ وی غمگین و دردمند بود و بی اختیار اشک از گوشه چشمانش سرازیر میشد . روز مرگش آفتاب گرفت ، ملّت خرافی و افسانه پسند عرب ، گرفتگی خورشید را نشانه عظمت مصیبت پیامبر دانسته و گفتند : آفتاب برای مرگ فرزند پیامبر گرفته شده است . پیامبر این جمله را شنید ، بالای منبر رفت و فرمود : (  آفتاب و ماه ، دو نشانه بزرگ از قدرت بی پایان خداهستند و سر به فرمان او دارند ، هرگز برای مرگ و زندگی کسی نمیگیرند . هر موقع ماه و آفتاب گرفت ، نماز آیات بخوانید .در این لحظه از منبر پایین آمد و با مردم نماز آیات خواند .)6

 

  اوضاع اجتماعی عربستان در آستانه ظهور اسلام

 

 نخستین گامی که بشر برای زندگی جمعی برداشت ، زندگی قبیله ای بود . قبیله ، مجموع چند خانواده و قوم و خویشاوند است که تحت ریاستِ شیخ قبیله به سر می برند وابتدایی ترین صورتِ اجتماعی را بوجود میآورند . زندگی آن روز عرب ، به همین منوال بود . هر قبیله ، گرد هم جمع می شدند و اجتماع کوچکی را تشکیل داده بودند . همه از رییس قبیله فرمان میبردند ، چیزی که آنها را به هم مرتبط ساخته بود ، همان رابطه قومیّت و پیوند قبایلی بود . این قبایل ، از هر لحاظ از هم جدا بودند ، آداب و رسومشان با هم تفاوت داشت ، چون تمام اقوام و قبایل دیگر اصولاً بیگانه به شمار میرفتند . هیچ گونه حقوق و احترامی ، به قبایل دیگر قایل نبودند . غارت اموال و کشتن افراد و دزدیدن و ربودن زنان قبایل دیگر را جزء حقوق قانونی خود میدانستند ؛مگر اینکه با قبیله پیمانی داشته باشند . از طرفی ، به هر قبیله ای تجاوز میشد ، آنان به خود حق میدادند ،حتی تمام افراد متجاوز را از دم شمشیر بگذرانند ، زیرا معتقد بودند که خون را جز خون نمشوید .

عرب با قبول اسلام از حکومت قبیله ای به حکومت جهانی قدم گذاشت . پیامبر اسلام توانست از قبایل پراکنده عرب امّتی تشکیل بدهد .

 

   علم و دانش در حجاز

 

مردم حجاز را ((اُمّی)) می خواندند . (( اُمّی)) به معنای درس نخوانده است ، یعنی یک فرد به همان حالتی که از مادر زاییده شده است ، باقی بماند . برای شناخت میزان ِ ارزش علم ریال ذر میان عرب کافی است بدانید که در دوران طلوع ستاره اسلام ، در میان قریش فقط   17 نفر توانایی خواندن و نوشتن داشتند . در مدینه ، در میان دو گروه ( اوس ) و ( خزرج ) فقط 11 نفر دارای چنین کمالی بودند .7

 

با توجه به این بحث کوتاه و فشرده ، درباره مردم این منطقه ، عظمت ِ تعالیم اسلام ، در کلیّه شؤن اعم از اعتقادی ، اقتصادی ، اخلاقی و فرهنگی نمایان میگردد و پیوسته باید در ارزش یابی تمدنها حلقه قبلی را برسی کرد ، آنگاه عظمت را ارزیابی نمود .

 

 1 – گوستاولوبون – تمدن اسلام و عرب ص 78 – 102

 2 - نهج البلاغه خطبه 26

 3- نهج البلاغه خطبه 1

 4 - سوره تکویر آیه 8

 5 – اسلام و جاهلیت ص 245

 6 – بحار الا نوار ج 22 ص 155

 7 – فتوح البلدان ص 457 و 459

 

 متن بالا بر گرفته از کتاب " فروغ ابدیّت " تألیف آیت ا... جعفر سبحانی می باشد

رضا طاهرنژاد جوزم


91/3/21::: 11:19 ص
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ به نام الله : سلام ؛ *رسول خدا (ص) هر روز برای نماز جماعت به مسجد مدینه می‌رفت. سر راه ایشان منزل یک نفر یهودی بود. پیامبر(ص) که به آن‌‌جا می‌رسید، آن مرد از پشت‌بام یا پنجره خانه‌اش مقداری خاکستر به پایین می‌ریخت و لباس آن حضرت (ص) آلوده میشد . رسول خدا(ص) از آن کار عصبانی نمی‌شد و با بردباری مانع مزاحمت انصار و مجادله با او می‌شد. روزی پیامبر(ص) از آن‌جا گذشت و متوجه شد که آن روز از ...*


+ سلام ؛ راهنما باید * شناخته شده * و راه بلد باشد راهنما های * ناشناس * شاید که * منافق * باشند و * دشمن * که لباس عوض کرده اند


+ به نام الله : سلام ؛ علامه محمد تقی جعفری(ره) : شب نهم محرم 1372 سعادت یعنی ؛ *( ... همیشه انسان خود را در مرز طبیعت(این دنیا) و ماوراء طبیعت (آن دنیا) احساس کند ، خواه میلیارد ، میلیارد ثروت داشته باشد (یا) میخواد فقط یک زندگی کفاف (داشته باشد) ...)*


+ به نام الله : سلام ؛ *پدر و مادر * ، نعمتهای بزرگ الهی هستند قدر شان را بدانیم


+ به نام الله : سلام ؛ *هر که اخلاقش نیکوست ، زندگی اش پاکیزه است * امام علی (ع)، غررالحکم،8153


+ به نام الله : سلام ؛ *یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُو اِن تَنصُروُا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم * *ای اهل ایمان اگر شما خدا را یاری کنید ، خدا هم شما را(همه جا )یاری کند و(بر حوادث) ثابتقدم گرداند* سوره محمد(ص) ، آیه 7


+ به نام الله : سلام ؛ بهترین خبر اینکه : * حضرت مهدی(عج) میآید * و نکته مهم اینکه : * ما باید خود را با آراستن به زیور" علم و تقوا " برای سربازیش آماده کنیم * ان شاء ا...


+ به نام الله : سلام ؛ این مهم هست که که کربلایی کاظم ساروقی بیسواد در یک شب* حافظ کل قرآن* شد ولی مهمتر آن است که بدانیم ، * کربلایی کاظم در زندگی چه کرد که خداوند این مقام را به او عطا فرمود *


+ به نام الله : سلام ؛ *به دانسته های خود عمل کنید تا سعادتمند شوید * امام علی(ع) ، غرر الحکم ، 2479


+ به نام الله : سلام ؛ حضرت محمد(ص) : هیچ بنده ای ، کار(زشتی) را به خاطر خداوند ترک نمی کند ، مگر این که خداوند ، آنچه که برای دین و دنیایش بهتر باشد ، به او میدهد . نهج الفصاحه ،1365