بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد وال محمد(ص)
روز عاشورا در کربلا یک زن شهید شد و دو زن جنگیدند :
1- ام وهبّ :هنگامیکه عبدالله بن عمیر کلبی به شهادت رسید، همسرش ام وهب به قتلگاه آمده و در میان کشتگان به جستجوی جسد شوهرش پرداخت و در کنار بدن مطهر همسر نشست و شهادتش را به وی تبریک گفت و سپس اظهار داشت ،هَنیئالَکَ الجَنَّهَ اَسئَلُ الله الَّذی رَزَقَکَ الجَنَّهَ اَن یَصحَبَنی مَعَک .((بهشت برتو گوارا باد، از خدا میخواهم که مرا در بهشت همنشین و مصاحب تو گرداند)). در این هنگام شمر ملعون متوجه این بانو شد و به غلامش رستم دستور داد تا او را به شوهرش ملحق سازد، غلام آن خبیث هم از پشت سر درآمد و نا گهان با عمود آهنین بر سرش کوفت و او را به شهادت رسانید، او تنها زنی است که از لشکر امام حسین(ع) به شهادت رسید.1
2- بَحریّه :یکی از کسانی که در کربلا به میدان رزم قدم نهاد و به کارزار پرداخت " بَحرّیه " دختر مسعود خَزرجی همسر جناده و مادر عمروبن جناده است که پس از شهادت فرزندش؛ دشمن سر پسر را بریده و بطرف مادر که جلو خیمه بود، پرتاب کرد،مادرسر فرزند را برداشت و به سینه چسبانیدواحسنت و مرحبا گفت و سپس سر را با شدّت و حِدّت هر چه تمام تر بسوی دشمن پرتاب نمود ؛ بدین معنی : سری را که در راه خدا دادم پس نمگیریم . و با سر، یک نفر از دشمن را کشت، آنگاه ستون خیمه را گرفت و به دشمن حمله کرد و این رجز را میخواند :((پیر زنی هستم که در میان زنان هم ناتوانم که استخوانم سست و وساختمان وجودم فرو ریخته و اندامم ضعیف است ، امّا ضربات مهلکم را برشما وارد میسازم و از فرزندان فاطمه(س) دفاع میکنم )).امام حسین(ع) آمد و زن را به خیمه باز گرداند .2
3- مادر وهب بن عبدالله کلبی پس از کشته شدن فرزندش عمود خیمه را گرفت تا به دشمن حمله کند، حسین(ع)او رابر گرداند و فرمود : اِرجِعِی رَحمِکِ الله فَقَد وَضَعَ اللهُ عَنکَ اِلجهادَ. یعنی :((خدا ترا بیامرزد،برگرد که خدا جهادرا ازتو برداشته)).3
1- حیاه الحسین ج3/ص 214 - کامل ج3/ص391
2- حسین(ع) نفس مطئنه ص244(نوشته آیت الله محمد علی عالمی)
3- ابصارالعین ص133- قاموس الرجال7/129