بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد وال محمد
چهارشنبه سوری :
یکی از جشنهای ایرانیان باستان " چهارشنبه سوری " نام داشته است .
جدا از نگاه اسلام به اینگونه جشنها یا مراسمها ، خوب یا بد بودن آن ؛ باید دید آیا ایرانیان باستان ، یا همان زرتشتیان کهن این جشن را به این صورت که در حال حاضربرگزار میشود انجام میداده ند ؟ آیا در آن زمان در بعد ازظهر سه شنبه آخر سال خانواده ها دچارترس و واهمه بوده اند ؟
آیا در آن زمان تمامی مراکز درمانی موجود در آماده باش کامل آنهم از چند روز قبل قرار داشته اند ؟
آیا لازم میبود " ایرانیان باستان " در این روز خاص گروهی را بصورت آماده باش کامل به نام " آتش نشان " داشته باشند ؟
آیا درسه شنبه آخرسال باستان به خاطر انجام این مراسم (چهار شنبه سوری ) دستی قطع میشد یا چشمی کور میگشت ؟
آیا زنان بار دار در دوران باستان از ترس صدای مواد منفجره در اینروز نوزاد داخل شکم خود را از دست میدادند ؟
آیا به خاطر انجام مثلا سنت پدری ( یا همان چهار شنبه سوری) در ایران باستان، خانواده ای داغدار میگشت ؟
ما مدعیان تمدن امروز باید که حداقل به اندازه ادعایمان به این مسائل فکر کنیم .
مواظب بچه هایمان در این روز باشیم
اگر رضای خدا برایمان مهم نیست ، حداقل به آن عقلانیّتی که مدعی آن هستیم عمل کنیم .
رضا طاهرنژاد جوزم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
احتمال حذف تعطیلی تاسوعا و 29 صفر
کد خبر: 305012
تاریخ انتشار: 07 اسفند 1391 - 00:27
یک نماینده مجلس از بررسی طرح حذف تعطیلی تاسوعای حسینی و شهادت امام رضا(ع) توسط نمایندگان مجلس خبرداد.
به گزارش خبرگزاری دانشجو، نماینده مردم شهرستان های نجف آباد و تیران و کرون از کاهش تعطیلات رسمی در کشور خبرداد.
ابوالفضل ابوترابی با اشاره به صدماتی که تعطیلات برای کشور دارد از طرح مجلس برای کاستن از آنها خبر داد.
وی افزود: طرح حذف 9 روز از تعطیلات رسمی کشور همانند روز 12 فروردین، تاسوعای حسینی، شهادت امام رضا(ع) و مواردی از این قبیل با امضای نمایندگان بررسی خواهد شد تا در صورت تصویب در مجلس اجرایی شود.
http://www.tabnak.ir/fa/news/305012
این خبری بود که روز 7 اسفند 1391بر روی سایت خبری تابناک قرار گرفت
اگر در تاریخ گشتی بزنیم میبینیم هر گاه دولتها قصد دست کاری یا جابجای در تقویم های مذهبی را داشتند با برخورد جّدی و دندان شکن عالمان دین روبرو میشدند(مانند تغییر تقویم هجری شمسی به پادشاهی در زمان پهلوی دوّم ) و مردم هم همیشه پشتیبان مراجع مجاهد بودند .
اماّ چند سالیست که حرکتی مرموز در حال شکل گیریست و این حرکت با سکوت پرمعنای عالمان دین هم همراه است .
این در حالی است که مدت هاست بعضی ها فریاد برآورده اند که عید فطر و قربان باید هر کدام 3روز تعطیل باشند و تلاشهای زیادی را هم دراین زمینه انجام داده اند تا آن را در مجلس تصویب کنند و استدلالشان هم این بوده که اهل سنت در کشورهای عربی این دوعید بزرگ اسلامی را 3 روز تعطیل میکنند .
و از طرفی میدانیم خیلی از ادارات و اکثر آموزشگاه ها و مدارس در روز های پنج شنبه تعطیل میباشند .
چرا سراغ تاسوعای حسینی (ع) رفته اند ؟
اگر مشکل زیادی تعطیلات در ایام سال است ، چرا اصرار بر اضافه کردن تعطیلی در روز های دیگر دارید(مانند عید قربان و عید فطر) ؟
چرا سراغ 12فروردین رفته اند ؟ روزهای زیادی هست که میتوان تعطیلی آن را برداشت .
12فروردین روز" جمهوری اسلامی ایران " است . شاید هنوز زمان را برای حمله به روز22بهمن و برداشتن تعطیلی آن روز مناسب نمیبینند ؟
در رابطه با محرم این موضوع قابل ذکر است که در چند سال گذشته در بعضی مساجد وحسینیه ها اینگونه تلقین شد که عزاداری فقط باید در داخل این مکان ها انجام شود و عزای امام حسین(ع) نباید به خیابانها کشیده شود ، شاید فراموش کرده اند که همینگونه عزاداری ها بود که باعث پیروزی انقلاب اسلامی گردید .
چه دستهای پشت پرده میباشد ؟
چرا عالمان دین و مراجع بزرگوار خاموشند ؟
در اینکه عده ای در پوشش دین با حرکت حضرت امام خمینی(ره) در جهت انقلاب مخالف بودند شکی نیست !!! ولی چرا میخواهند نور امام حسین(ع) را خاموش کنند ؟
و چرا مراجع در باره آنها سکوت میکنند ؟
به امید برخورد عالمان دین با اینگونه حرکات انحرافی
رضا طاهرنژاد
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
عید نوروز نزدیک است
علی بن ابی طالب(ع) را همه میشناسند ، در یک جمله "مرد خدا " بود یعنی " مردعمل " به دستورات خدا در میدان زندگی ، در برخورد با مشکلات خوب فکر میکرد آنگونه که در خطبه شقشقیه فرمود .
در تصمیم گیریها تنها رضای خدا را در نظر میگرفت ، وقتی لازم بود در میدان جنگ حاضر میشد و مجاهدانه با دشمنان میجنگید و وقتی مصلحت می دید مجاهدانه صبر میکرد . هیچ وقت دیده نشد روی سخن پیامبر(ص) سخنی بگوید و به ایشان معترض شود .
در طول زندگی پر بارش هیچ گاه و در هیچ زمانی از فقراء و مستضعفین غافل نشد ، چه زمانی که در مدینه بود (نقل است چاهی را حفر کرد تا با اندازه گلوی شتر از آن آب بیرون آمد ، وقتی از چاه بیرون شد ، همانجا سند آن چاه را به نام دو یتیم نوشت) ، چه زمانی که در کوفه حاکم و خلیفه بود که مشهور است واحتیاجی به مثال نیست .
امّا هیچ کس در هیچ جا نقل نکرده که امام علی(ع) فقط درزمانهای مشخص مثلا ماه رمضان به مستمندان ویتیمان وفقراء کمک میفرموده .
"آن مرد خدا" هر روز کار میکرد و از درآمد حاصله به فقراء انفاق میفرمود نه برای ریا و تظاهر بلکه برای رضای خدا . روزو شب نمیشناخت زیرا کار برای خدا روز و شب نمیشناسد . آنگونه که حضرت حق در کتاب آسمانیش " قرآن مجید " میفرماید :
"کسانیکه مال خود را انفاق کنند در شب و روز نهان و آشکار آنان را پاداش نیکو نزد پروردگارشان خواهد بود هرگز از حادثه آینده بیمناک و از امور گذشته اندوهگین نخواهند گشت " سوره بقره، آیه274
درجامعه ما زیاد دیده میشود که افراد وقتی عملی را انجام می دهند آن عمل را با واژیه " یا علی " متبرک میسازند . شخص میخواهد از زمین بلند شود میگوید " یا علی " ، میخواهد بنشیند میگوید " یا علی " و .... .
ولی باید دید آیا در جریان زندگی از سیره عملی ایشان استفاده میشود ؟
یعنی سیره عملی "امام علی(ع) " در زندگی افراد جاری میگردد ؟
عید نوروز نزدیک است
عید نوروزنزدیک است ومشکلات یتیمان جامعه و فقراء و مستضعفین بیشتر از سالهای پیش
وما خود را پیرو امام علی(ع) میدانیم .
آیا میدانیم که حضرت علی (ع) در نامه 47نهج البلاغه فرمود( وصیت نامه حضرت) :
" ... خدا را خدا را درباره یتیمان ، آنان را گاهی سیر و گاهی گرسنه مگذارید ، مبادا در کنار شما تباه شوند .... "
عید نوروز نزدیک است
بیایم ما که خود را پیروحضرت علی(ع) میدانیم ، علی وار شب عیدمان را با نیازمندان جامعه تقسیم کنیم ، و ابتدا سراغ این طبقه نیازمند بین بستگان خود برویم ،ابتدا پدر و مادر، یتیمان وبعد سراغ دیگران .
زیرا خداوند رحمان و رحیم فرموده :
" ای پیغمبر از تو سوال کنند در راه خدا چه انفاق کنیم بگو هر آنچه از مال خود انفاق کنید درباره پدر و مادر و خویشان و فقیران و راه گذران رواست و هر نیکوئی کنید خدا بر آن آگاه است " سوره بقره، آیه 215
امّا و امّا مانند امام علی (ع) ناشناس ، شبانه ، درخفا با یک دنیا درد و رنج ولی با تبسّم .
غرور کسی را نشکنیم و کسی را نرنجانیم
شب عید نزدیک است و ما خود راشیعه علی(ع) میپنداریم
در این بین پدربزرگها و مادر بزرگها را فراموش نکنیم ، شاید که فرزندان و نوه هایشان بیایند و آنها شرمسار آنها شوند .
اگرتوانستیم و دلی را شاد کردیم ، بدانیم خدا را خشنود ساخته ایم و اگر توانستیم یتیمی را در این عید نوروز بخندانیم ؛ بدون ریا ، بدون تظاهر و بدون توقع ، آنوقت مدعی بشویم که شاید شیعه علی(ع) شده ایم
(( شب عید نزدیک است و ما مدعی پیروی از علی بن ابی طالب (ع) هستیم ))
رضا طاهرنژاد جوزم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
حرمت انقلاب اسلامی و اهداف آنرا پاس بداریم
بعد از سالها کوشش و مجاهدت عالمان دین و مردم ایران ، حکومت حاکمان مستبد و عموما دست نشانده در سال 1357 هجری شمسی سرنگون شد وبعد از حدود 1400سال اولین حکومت شیعه با رای مردم روی کار آمد .
این حکومت نو پا از همان آغازمورد تعرض مخالفان ، منافقان و دشمنان خارجی بصورتهای مختلفی از جمله تحمیل جنگ هشت ساله ، ترورها وبمبگذاری ها و... قرار گرفت ولی با پیروی عاقلانه مردم از رهبر کبیر انقلاب ، حضرت امام خمینی(ره) همه این توطئه ها خنثی شد . در همان آغاز اختلاف بین نیروهای انقلاب وجود داشت ولی عظمت روحی و علمی حضرت امام (ره) از یک سو و اعتماد عالمانه مردم به این مرد بزرگ(ره) و تبعّیت مسئولین از فرامین ایشان این اختلافات را بسویی کشاند که باعث حرج و مرج و جنگ و دعواهای کودکانه داخلی که نشد ، بلکه باعث پیش رفت و تعالی انقلاب نیز گردید .
در راه پیروز این انقلاب خونها ریخته و شکنجه ها صورت پذیرفت ،و برای حفظ آن داغها دیده شد و سختیها تجربه گردید .
این همه رنج و مشقت و سختی ، خونهای که ریخته شد و ... این مسئولیت را بر دوش همه ما ایرانیان میگذارد که بیندیشیم برای چه انقلاب کردیم ؟ پیران ما یا بزرگان، مادران و پدران ما چه نتیجه ای از این انقلاب میخواستند ؟ به چه کسانی اعتماد کردند ؟ و ...
و بیندیشیم چرا به این نقطه رسیدیم که با توجه به این همه پیشرفت در حوزه های مختلف مخصوصا حوزه های " فضایی" و" نظامی " مخصوصا ساخت "هواپیماهایی جنگی " ، " زیر دریایی " و ... که آرزوی بعضی کشورهای جهان مخصوصا کشورهای منطقه میباشد ،چرا بعضی مسئولین حرمتها را رعایت نمیکنند ؟!!!
چرا به سادگی به همه تهمت میزنند ؟ چرا اختلاف ها را در بدترین زمان ممکن و در پیش بدترین دشمنان دین و اسلام آشکار میکنند ؟ آیا خود دارای عصمت کبری هستند ؟
آنان که خود را پیرو ولایت میدانند ، چرا سخنان رهبر را زیر پا میگذارند ؟
مگر ایشان((آیت الله خامنه ای(دامة برکاتة))) کم توصیه به وحدت و جلوگیری از اختلاف کردند ؟
چه کسی از این اختلافات سود میبرد و به آن دامن میزند ؟
در هر حال مسئولین و مردم باید برای حفظ این نظام اسلامی که به راحتی بدست نیامده و خاریست در چشم دشمنان خدا، آنان که در زمان جنگ در اروپا خوش میگذراندند ومیگذرانند و هیچ مسئولیتی نسبت به هیچ چیز ندارند و حاضرند ایران را و اسلام را به هر قیمتی تحویل ابرقدرتها بدهند تا خود مدتی از دنیا بهره ببرند (بی بی سی نشین ها ) ، به " وحدت کلمه "که توصیه حضرت امام راحل (ره) میباشد برسند و این وحدت باید زیر سایه رهبری و ملاک آن نیز ثقلین باشد .
رضا طاهرنژاد جوزم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
انسان موجودیست دارای سه " نیرو" در وجود خود :
1-قوّه عاقله : که همان نیروی تفکر در وجود آدمیست که فرق میان او و حیوان است .
2-قوّه شهویّه : که اگر تحت نظر نیروی عقل قرار نگیرد ، یکی از مراکز فساد در وجود انسان میشود .
3-قوّه غضبیّه : این نیرو هم باید تحت کنترل عقل باشد تا انسان دچار فسادنشود .
این سه نیرو به این شکل محل فسادند مگر اینکه به نقطه فضیلت خود برسند و توسط عقل کنترل شوند . فضیلت قوه عاقله که خود به عقل نظری و عقل عملی تقسیم میشود ، بدین صورت است : برای عقل نظری میشود حکمت و برای عقل عملی میشود عدالت .
فضیلت قوه شهویّه میشود ؛" عفت " و فضیلت قوه غضبیّه میشود هم شجاعت و هم حلم و صبوری .
باید همیشه متوجه این موضوع باشیم که انسان در صورتی هم که این سه نیرو را تحت کنترل عقل در بیاورد باز هم مورد تهاجم وسوسه های شیطانی قرار میگیرد .
حال توجه داشته باشیم دستوراتی که توسط دین مبین اسلام به انسان داده شده برای تعالی اوست است ، اگر اینچنین نبود که قوه عاقله در وجود آدمی معنا پیدا نمیکرد و اسم انسان یک اسم حیوانی میشد ؛ مثل شیر ، پلنگ ، گرگ ، گاو و ... .
پس انسان باید همیشه این نیروها (عقل – شهوت – غضب ) را تحت کنترل خود داشته باشد و مراقب وساوس شیطان هم باشد و بداند که همه انسانها هم مثل خودش دارای چنین نیروهای هستند و همیشه موردتهاجم وسوسه شیطان هم قرار دارند. این انسان در جامعه زندگی میکند و روابط اجتماعی اگر درست معنا و پیاده شوند باعث آسایش اویند .
یکی از روابط اجتماعی سفارش شده در اسلام " صله رحم " میباشد . " صله رحم " در لغت به معنی ( اتحاد و پیوستگی خویشاوندان ) است . امّا باید دانست در انجام این امر سفارش شده و مستحب که برکات زیادی نیز به همراه دارد ، همیشه باید مراقب وسوسه های شیطانی بود .
(( خانواده ها بیشتر، خود را در مقابل چشم های ناپاک غریبه حفظ میکنند زیرا آنها را نامحرم میدانند و خود را برای مقابله با ایشان آماده کرده اند)) .
ولی بعضی وقتها غافل میشود که هر انسان دارای قوّه شهویّه میباشد و این انسان میتواند حتی " برادر " شخص باشد . در بعضی خانواده ها زیاد به مسائل مربوط به محرم یا نامحرم بودن افراد توجه نمیشود وهمه خانم ها " خواهر " و همه آقایان "برادر " فرض میشوند ، غافل از اینکه همیشه " شیطان نفس " در کمینگاه ، آماده وسوسه کردن است . قصد بر این نیست که روابط بین خانواده ها یا همان " صله رحم " قطع شود بلکه منظور اینست که این روابط (بسیار پسندیده ) کنترل شده باشد .مثلا ؛ گفته نشود باجناق یا شوهر خواهر فرد مانند برادر اوهستند تا صمیمیّت ها بیش از حد کنترل بالا رود و مسائلی غیر قابل باور پیش آید .
خانواده ها همیشه بطور محسوس یا نا محصوص مراقب رفت و آمد فرزندان خواهر یا برادر خود به منزل خود باشند . بعضی آمد و شد های خانوادگی باید از " حد معقول " تجاوز نکند . " زن " در خانواده همیشه باید خود را در مقابل شوهر خواهر ، برادر شوهر و دیگر افراد نامحرم حفظ کند . نگوید و نگویند آنها مانند برادر م میباشند . نوع سخن گفتن " زن " با نامحرمان یکی از عوامل تحریک میباشد و زن باید آنرا مورد توجه قرار دهد .
در همه جای جهان خانواده ها ی هم که دید مذهبی ضعیف دارند یا اصلا مذهبی نیستند با تجاوز به حریم خود مقابله میکنند پس این (( حفظ حریم خانه و خانواده)) در تمام جهان عمومیّت دارد مگر افراد کاملا فاسد که خود مجرم نیز میباشند .
این مطلب را همیشه در ذهن خویش مورد توجه قرار دهیم که : بعضی پشیمانیها بسیار (( دردناک )) میباشند وبا بعضی مراقبتهای ساده میتوان جلوی این پشیمانیها را گرفت .کار بعضی خانواده ها به خاطر مورد توجه قرار ندادن بعضی مسائل پیش پا افتاده به جدائی کشیده شده یا در بعضی موارد به خاطر حفظ آبرو یا داشتن فرزند ، افراد ( زن و مرد ) با ناراحتی همدیگر را تحمل میکنند . در صورتی که اگر و تنها اگر در رفت و آمدهای ساده خانوادگی یا همان " صله رحم " یک مقدار به حریم خود احترام میگذاشتند و مسائل مربوط به محرم یا نامحرم بودن افراد و نوع سخن گفتن با آنها را رعایت میکردند هرگز این مشکلات پیش نمیآمد .
رضا طاهرنژاد جوزم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد دفاع از اسلام با خطبه ی امام سجاد(ع) در شام :
اولیای خدا فرموده اند ؛دفاع از اسلام انواع و مراتبی دارد مثل مرتبه ی دستی ، زبانی، قلبی و ... .اهلبیت امام حسین (ع) با همه ی وجود و همه ی مراتب از اسلام دفاع کردند . از جمله حضرت امام سجاد(ع) در خطبه ای که در شهر شام ایراد فرمود ، آنهم در مقابل ستم کار حیوان صفتی مثل یزید ،دفاع جانانه ای از اسلام ناب محمد ی(ص)انجام دادند . روزجمعه ای امام زین العابدین(ع) در مسجد اموی شام حضور داشت ، یزید به خطیب مخصوص دستور داد تا به منبر رفته از بنی امیه تعریف و از حسین علیه السلام انتقاد نماید ، او هم اینکار را انجام داد . امام سجاد(ع) از این همه انحراف و حق کشی و دروغ پردازی به تنگ آمد و خطبه ای ایراد فرمودند ؛ امام(ع) با ایراد این خطبه هفت نکته اساسی را یادآوری فرمود : 1-خود را منبع علم و حلم معرفی کرد ، یعنی منبع کمالات ما (اهلبیّت) هستیم ؛ اُعطینا العلم و الحلم . 2- شجاعت را در ایستادگی بر حرف خدا و استقامت در مسیر حق معرفی فرمود ؛ اعطینا الشجاعة ، یعنی شجاعت این نیست که سی هزار نفرجمع شوند و صد نفر را محاصره کرده و بکشند . 3- خود را فرزند مکّه معرفی کرد تا مردم بدانند که اساس و باطن حقیقی مکّه و اعمال عبادی آن ما اهلبیّت (ع) هستیم . 4- انابن زمزم و صفا ؛ یعنی من فرزند " صفا " هستم ، چون حجاج در صفا و مروه سعی و تلاش میکنند ، پس هرکه در راه ما تلاش کند ، سعی و تلاش واقفی کرده است . 5- خود را فرزند کسی خواند که بهترین حج را انجام می داد ؛ انا بن خیرمن حج ، یعنی بهترین و کامل ترین عبادت ها و حج ها در ما خانواده با معرفت کامل انجام میشود . 6 – وحی را متمرکز در بیت و خانواده ی جدّش و خود دانست و فرمود : اناابن من اوحی الیه الجلیل ما اوحی ... من فرزند کسی هستم که خدا وحی را مختص او دانسته. یعنی مردم شما فرزند ال وحی را کشتید ، بلکه به وحی اهانت کردید و در مقابل وحی موضع گرفتید . 7 – همراهی همیشگی با پیامبر (ص) را مختصّ جدش علی(ع) دانست ؛ انا ابن من ضرب بین یدی رسول الله بسیفین وطعن برمحین و هاجر الهجرتین و بایع البیعتین و ... جد ما علّی(ع) با شمشیرش ، رسولخدا(ص) را همراهی کرد و نیزه و هجرتش و بیعت او با رسول (ص) کمک ویار وحی الاهی بوده است . با این جمله ثابت کرد که بالاترین مقام صحابه ای و همراهی رسول (ص) از ما خانواده بوده و کسی به این اندازه به پیامبر(ص) نزدیک نبوده است ، یعنی شما به بزرگترین صحابه ی رسول الله (ص) و فرزندان او اهانت کرده اید . وقتی یزید دید رسوا شده و ابرویش رفته دستور داد موذن اذان بگوید ، در آنجا هم حضرت زین العابدین (ع) رسوایش کرد و هنگامی که موذن گفت ؛ اشهدا ان محمدا رسول الله(ص) ، امام (ع) فرمود این محمد(ص) که نامش را با این عظمت مبرید جدّ من است یا جدّ تو ؟ .... اینگونه امام چهارم شیعیان (ع) با ایراد یک خطبه در شهری که مدتهای طولانی تحت تاثیر تبلیغات مسموم و قوّی اموی قرار داشت چهره حق را نشان داد و آبروی باطل را برد . والسلام حجة الاسلام و المسلمین حاج محمد رضا دهدست
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
افراط و تفریط در مراسم ترحیم :
مراسم ترحیم ؛ مراسمی است در جهت بزرگداشت شخصی که از دنیا رفته ، همچنین ابراز همدردی با بازماندگان شخص متوفی .این مراسم در سراسر دنیا توسط مردم با اعتقادات مختلف به شکلهای گوناگون برگذار میگردد .
در ایران این مراسم (ترحیم) با برگذاری جلساتی و شرکت اقوام ،دوستان و آشنایان میّت ، درشب ، سوّم ، هفتم ، چهلم و سال بعد از مرگ شخص، عموما در مساجد و گاهی در حسینیه ها با تلاوت قرآن و ایرادسخنرانی توسط عالمان دین در جهت ترویج شعائر اسلامی و یاداوری اینکه همه ، روزی خواهند مرد و همچنین ذکر مصیبت اهلبیت (ع) توسط سخنران و مداحان برگذار میگردد تا از نتیجه برگذاری این مراسم به روح مرحوم صوابی برسد و همچنین مردم در کنار خانواده داغدار قرار گرفته و ابراز همدردی نمایند .
با همدردی مردم ، درست است که مرده زنده نمیشود ولی خانواده میّت راحت تر میتوانند غم از دست دادن عزیز خود را تحمل نمایند .در مناطق مختلف ایران مراسم ختم یا همان ترحیم به همین شکل شاید با زمانبندیهای مختلف برگذار شود مثلا در بعضی از روستاهای استان کرمان این مراسم در سوم ، هفتم و چهلم برگذار نمی گردد، بلکه در سه شب جمعه متوالی بر سر مزار میت اجرا میگردد .
" در هر صورت اصل قضیه برای طلب مغفرت از خداوند متعال و گرفتن حلالیّت از مردم برای میّت و قرار گرفتن در کنار خانواده ای هست که عزیزشان را از دست داده تا ضمن همدردی با ایشان شاید بتوان مشکلی از مشکلاتشان را برطرف نمود . "
امّا
امروزه همین مراسم از زمان تشیع جنازه که امریست بسیار مستحب و سفارش شده تا هنگام خاکسپاری ، نوع خاکسپاری ، مکان خاکسپاری ، اطعام مهمانان که یک امر عرفیست نه واجب ، برگذاری جلسات ترحیم بصورت یاد شده ،انتخاب نوع سنگ قبر، همه و همه دچاره افراط و تفریط در همه زمینه ها شده .
این افراط و تفریط در برگذاری مراسم ختم باعث ایجاد انواع مشکلات مالی و غیره ( مثلا تهیه محل اسکان برای تعداد زیاد مهمانانی است که از شهرهای مختلف برای شرکت در تمام این مراسم میآیند و آنرا{شرکت در تمام مراسم ترحیم } یک رسم غیر قابل تغییر میدانند ) برای خانواده معزا میگردد که خود عزایی دیگراست !
در صورتی که در هیچ جای اسلام به انجام چنین افراط و تفریط های سفارش نشده که مثلا خانواده صاحب عزا، همه مهمانان شرکت کننده در تشیع جنازه و برگذاری جلسلات ترحیم را اطعام کنند بلکه سفارش بر اینست که همسایگان تا سه روز غذای خانواده داغدیده را تهیه کنند . در اسلام تاکید شده که میّت روی زمین نماند و در قبرستان مسلمین دفن شود نه اینکه حتما در فلا ن قطعه قبرستان که قیمتش چندین میلیون تومان است دفن شود یا فلان سنگ قبر گران قیمت بر روی مزارمتوفی نصب شده تا هم هزینه های خانواده داغدیده بالا رود و هم باعث چشم و هم چشمی های بعدی شود .
" البته در بعضی موارد ، مانند رفتن برای صرف غذا و موارد مشابه مردم هم باید رعایت اینگونه مسائل را بکنند ."
یکی دیگر از موارد وارد شده غلط در برگذاری مراسم ترحیم، نوشتن انواع پلاکارد و همچنین فرستادن انواع تاج گل توسط فامیل ، دوستان و آشنایان است که معلوم نیست چه خیر و برکتی برای متوفی و خانواده اش در بردارد .
بسیار خوبست سنتهای غلط و شعاری ملل دیگر را وارد سنتهای خودمان نکنیم بلکه بکوشیم سنتهای خوب مردم خود را شناخته و آنرا ترویج دهیم .
ارسال تاج گل برداشتی از فیلمها ، وسنتهای غلط غربیست که در آن وقتی یک ثروتمند از دنیا میرود برای ایجاد عظمت نسبت به شخص متوفی ، ثروتمندان تاج گلهای را توسط شرکتهای انجام دهنده مراسم تشیع جنازه پشت کاروان تشیع روان میسازند و اغلب خود نیز در آن مراسم شرکت نمیکنند . مصرف دیگر تاج گل در اروپا اینستکه وقتی شخصی از دنیا میرود ، مثلا برادر زاده یا خواهر زاده یا اقوام نزدیک یا دوستان آن مرحوم وقتی فرصت شرکت در مراسم خاکسپاری را ندارند یا میّت زیاد برایشان مهم نیست برای آبرو داری تاج گلی را بر سر مزار میفرستند .
آیا درست است جامعه ایرانی اسلامی با آنهمه سنتهای غنی اجتماعی ؛ این سنت غلط را از جامعه ای که بخاطر نبود پیوندهای مستحکم خانوادگی ورواج انواع فسادهای اخلاقی در حال از هم پاچیدن است کپی کرده در جامعه خود جاری سازد ؟ به چه منظور و با چه هدفی ؟
در بعضی اقوام ایرانی این سنت پسندیده جاریست که " وقتی فردی از دنیا میرود ، مردم برای عرض تسلیت و تشیع جنازه بسوی خانه داغدیده حرکت میکنند ، قبلا شخصی بعنوان بزرگتر مشخص شده ، هر کس از راه میرسد مبلغی را درحد توان مالی خود به آن شخص بزرگترتقدیم میکند، پولهای جمع شده در پایان مراسم به صاحبان عزا داده میشود تا کمک حالشان بوده و در زیر هزینه های این مراسم ، معذب نشوند. وقتی شخص دیگری از دنیا میرود برای اونیز همین مراسم برگذار میگردد و .... .
آیا بهتر نیست که بجای ترویج سنتهای غلط ، سنتهای درست خودمان را شناسایی کرده و بصورت درستی ترویج دهیم تا باری از دوش خانواده معزا برداریم ؟
گاهی دریک مراسم ترحیم دیده میشود ،ده ها پلاکارد که پیام تسلیت بر روی آن نوشته شده بر در خانه متوفی زده شده که بعد از مدتی باید دور انداخته شود ، این چه سودی برای مرده یا خانواده اش دارد ؟ اگر در مراسم حضور دارید که نوشته لازم نیست و اگر نتوانستید حضور داشته باشید که با یک تلفن ساده بهتر میتوان ایشان را تسلی داد .
بسیار خوب است در انجام مراسم ترحیم ، جای " هدف " و " وسیله " با هم عوض نشود . باید دقت کرد هدف از انجام اینگونه مراسم چیست و وسیله رسیدن به این هدف به صورتی که " روح " شخص از دست رفته به آرامش برسد و خانواده او و جامعه مورد اذیّت قرار نگیرند کدام است .
باید که در انجام اینگونه مراسم احساسی عمل نکرد بلکه باید رضای خدا را در نظر گرفت واز ترویج سنتهای غلط و نابجا جلوگیری کرد .بهتر است اول بعد از خاک سپاری و قبل از انجام مراسم ترحیم با مشورت با عالمان دین و متخصصان در امر حقوق بدهی ها(مادی و معنویی) میّت پرداخت شود ، و از مردم برای متوفی حلالیّت گرفت که این امور واجب است و دیگر مراسم در صورت درست برگذار شدن امریست مستحب ، تا روح او معذب نباشد و بعدا در صورت لزوم دیگر مراسم انجام گردد .
التماس دعا
رضا طاهرنژاد جوزم